شب
يكشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۲۵ ب.ظ
شبهای نقرهای و طلایی نمیخواهم... شبی تاریک میخواهم و سکوت،لحظه لحظه تنهایام را در گوشم فریاد زند و من آرام گیرم. سیاه، مانند تجسم خیال من از خدایم، نزدیک باشد و نفس نفس فرو دهم عطر صمیمیش را. جدا شوم از هیاهوی کوتاه فکری این شهر، غوطهور در فکر و غرق حتی... اگر آرزوی شبی زیبا برایم دارید این نگاه من به یک شب زیباست.
[۹۳.۵.۱۸]
۹۳/۰۵/۱۹